زن با عصبانیت پای تلفن:این موقع شب کدوم گوری هستی تو؟؟
مرد:عزیزم اون فروشگاه طلا فروشی رو یادته که از انگشتر الماس نشانش خوشت اومده بود،گفتی برات بخرم.اما اون روز من پول نداشتم ولی گفتم که روزی حتما اون انگشتر مال تو میشه عزیزم...؟!
زن با صدای ملایمی گفت:بله عشقم....
مرد:من تو رستوران بغلیش دارم شام میخورم!!!!
سلام بر همه دوستان گل خودم
خب ما از عید به بعد یکم سرمون شلوغ شدو تا بریم ارایشگاه سرو خلوت کنیم یکم دیر شد
خب نظراتتونو خوندم و لذت بردم
شوکه شدم با نظرات زیباتون
به همه نظرات سریعا جواب داده خواهد شد
لدفا صبور باشید
لبتون پر خنده
.: Weblog Themes By Pichak :.